گفتگو با دکتر نادر روزرخ، استاد دانشگاه و مدیر برنامه ریزی کالبدی پروژه ی آیمان
جناب دکتر روزرخ برنامه ریزی کالبدی دقیقاً به چه معنی است و از چه زمانی آغاز می شود؟
برنامه ریزی کالبدی در اصطلاح سرخطِ فعالیت های مهندسی است. اگر برنامه ریزی کالبدی نداشته باشیم، در حجم کلی می مانیم. به این معنی که در داخلِ آن عملکردها، جمعیت، فعالیت ها، الزامات و ... را نمی توانیم تامین کنیم. جایگاه ما در بخشِ برنامه ریزی بعد از مصوبه ی کمیسیون ماده 5 و قبل از شروع کارهای طراحی است. این مورد البته در پروژه ی آیمان به شکل خاص با همکاری تنگاتنگ و مستمر با بخش معماری پیش رفتیم.
فکر کنم شما مدل برنامه ریزی را در تلفیق با معماری پیش بردید این حرکت موازی چرا انجام شد؟
بله. خب در این مورد خاص، طراحی معماری یک سابقه ی مسابقاتی داشت. اگر این سابقه ی مسابقاتی نبود ما بایستی از صفر شروع می کردیم. خوشبختانه ما نتایج مسابقه را داشتیم و تعدادی ایده های عملی هم داشتیم و کوشش کردیم که بخش برنامه ریزی را تقویت بکنیم. در مرحله ی مسابقه سطح و سطوح توسط هیات داوران تعیین شده و به مهندسین مشاور ابلاغ شده بود و ما این سرخط ها را گرفتیم و اولین مطلبی که ما کار کردیم ترکیب کاربری ها وفقِ مقررات شهر سازی تبریز بود. ما برای اینکه بتوانیم به شرکت سرمایه گذاری مسکن شمال غرب بعنوان کارفرما در مورد اخذِ مصوبه ی کمیسیون ماده 5 کمک کنیم، مقدار کاربری ها، با جمعیتِ شهری و جمعیت بهره بردار و جمعیت مستقر چندین بار جلسه برگزار کردیم و در کارگروه شهرسازی کمیسیون ماده 5 توضیحات مبسوط ارائه شد. هر چند ظاهراً یک صفحه بیشتر نبود اما این یک صفحه شامل بیست امضاء کمیسون و شهرسازی و ... به عنوان نقشه ی راه معماری پر از اطلاعات است برای استراتژی کلی پروژه لازم است.
جناب دکتر با این حساب یک برآورد در ارتباط با میزانِ تردد در پروژه در دست است!
در این پروژه حدوداً 8000 نفر در لحظه ی اوج حضور دارند. 6000 نفر در بخش مسکونی و 2000 نفر در بخش خدمات تجاری و این بسیار عدد مهمی است ما تقریباً در پروژه های دیگر کم برخورد می کنیم که 8000 نفر در مکان واحد در 300 هزار متر مربع حضور داشته باشند. وقتی با این عدد مواجهیم باید پله داشته باشیم، آسانسور داشته باشیم، آب، دفعِ فاضلاب، تهویه، و... سرخطِ تمام این محاسبات را ما در بخش برنامه ریزی درآوردیم که همان 6000 نفر مسکونی و 2000 نفر خدماتی بود. با توجه به این که این مقدار 8000 نفر دو محله ی شهری را از نقطه نظر تعریف می پوشاند، تمام خدمات مورد نیاز را بر اساس جمعیتِ حاضر محاسبه کردیم. افرادی که در این مجتمع زندگی می کنند تمام خدمات تجاری، آموزشی، بهداشتی و درمانی، ورزشی و تفریحی شان به تمامی در این پروژه تامین شده و مقدار دیده شده است، این نکته ی اول. نکته ی دوم تلفیق محاسبات ما با کارِ و ایده ی مهندس بالازاده و مشاور برنده ی مسابقه است. این یک کار خارق العاده ای بود که منشاً تحولات بزرگی در طراحی معماری ما در آینده خواهد بود. ما قبلاً وقتی کارهای محاسباتی را انجام می دادیم، آرشیتک ها می آمدند در زمین به شکل جدا جدا یک بخشِ خدمات داشتند و یک بخش مسکونی. کما اینکه بسیاری از پروژه ها همین الان هم به این شکل اجرا می شود. این پروژه یک ایده ی شجاعانه و درستی که دارد این است که یک صفه به عنوان حیاط برای بخشِ مسکونی در نظر گرفته و بقیه را ذیل آن به عنوان خدماتی آورده است. بنابراین ما با یک نمونه ی کم نظیر در کشور مواجهیم که در یک پروژه دو تا حیاط به شکل همزمان داریم. یک حیاطِ پایین و یک حیاطِ بالا. در نتیجه برای اینکه ما بتوانیم این را در برنامه ریزی بیاوریم با استفاده از ایده، مجموعه خدمات را در زیر تمام محاسباتش انجام داده ایم، مثلا تجاری ایکس مقدار، خدماتی ایکس مقدار و ... و این دو را روی صفه به هم رسانده ایم.
با این حساب ما با مقدار فضای عمومی زیادی مواجهیم!
بله. این ایده ی خیلی جالبی است که در عین حال که از 54 هزار متر مربع زمین پروژه استفاده می کنید، این مقدار را خُرد نکردید به 20 هزار و 30 هزار متر زمین. در واقع یک 54 هزار متر مربع پایین دارید و یک 54 هزار متر مربع بالا دارید. دو فضای قابل استفاده. مطلب دیگر که ابتکار خود من هم بود و من معمولا در برنامه ریزی های کالبدی پروژه ها انجام می دهم، در پروژه هایی که توده های انبوهی از فضا و ساختمان است، ولش نمی کنیم به امان خدا که بعدها کسی دیگر برای نگهداری آن اضافه شود. بنده در بخش خودم سازمانِ مدیریت بهره برداری از ساختمان را طراحی کردم که حدوداً بیست نفر نیرو دارد و پست های ستادی و شرح وظایف و مشاغل را برای آنها تعریف کردیم. متناسب با این مقدار جمعیت که باید سرویس دهی بکند و مدیریت و نگهداری مسکونی و تجاری و خدماتی که همکاران ما در بخش طراحی مکان و دسترسی مناسب را تعریف کرده اند. این در حقیقت یک دست آورد است. مطلب بعدی که کار کردیم داخل این کاربری ها، شما می دانید که در مصوبات کمیسون ماده 5 یک سری اعداد کلیشه ای است، این اعداد کلیشه ای عطف به شرحِ خدمات کارهای شهرسازی در قراردادهای تیپ 12 سازمان برنامه باید دربیاید. از اینجا به بعدش که این تجاری است چه نوع تجاری است و ... همه ی اینها در بخش برنامه ریزی کالبدی آمده است. قدم بعدی که برداشتیم اجزای این کاربری ها را با توجه به نوع ماموریتشان با توجه به سنخیت و استفاده کننده ها در آوردیم. مثلاً این تجاری چگونه واگذار شود و در اینجا ما با کارفرمای خودمان در تبریز که جا دارد از مدیریت پروژه مهندس شکری قدردانی بکنم، علارغم تمامی چالش ها پروژه ای را تعریف کردیم که تمام تک تک فضاهایی که در برنامه ریزی داریم برود در دفتر مدیریت فروش و شناسنامه پیدا کند و بتواند عرضه شود، اجاره شود یا فروخته شود. حتی اطلاعات کمی آن مقادیرِ فروش را در بخش خودمان تولید کردیم، بگونه ای که تمامی نیازمندیهای تجاری، درمانی، بهداشتی، ورزشی ... هم مقادیرش را موفق شدیم تامین بکنیم و هم اجزاء و جزییاتش را برای بخش فروش و واگذاری در آینده.
با آرزوی موفقیت جناب دکتر. از اینکه در این گفتگو حاضر شدید سپاسگذاریم.